پاتوق حال خوب

پاتوق حالخوب

 


ما در ابتدا فقط یک موسسه درمان در منزل بودیم اما تو همون آمد و رفت های که به منزل خانواده ها داشتیم چیزهای زیادی رو دیدیم و لمس کردیم

ما بارها و بارها چشم‌هایی رو دیدیم که سال‌ها با عشق و بی‌وقفه برای خونه و خانواده‌شون تلاش کردن…
چشم‌هایی که شب‌های بیداری‌شون رو با تب بچه‌ها گذروندن و روزهای جوونی‌شون رو پای ساختن آینده‌ای بهتر گذاشتن.

اما بعد از سال‌ها، وقتی بچه‌ها  رفتن دنبال زندگی خودشون، وقتی تقویم بازنشستگی ورق خورد، همه‌چیز یه جور دیگه شد…
اون خونه‌ی پررفت‌وآمد، کم‌کم ساکت‌تر شد.
اون آدم پرانرژی، کم‌کم کمتر حرف زد، کمتر خندید، و بیشتر توی فکر فرو رفت.

ما این سکوت رو دیدیم. این تنهایی رو لمس کردیم.
اون صندلی‌های خالی، اون فنجون چای‌های نصفه، اون نگاه‌هایی که دنبال صدای آشنا می‌گردن…
و فهمیدیم که فقط دیدنِ این حال، کافی نیست.

باید کاری می‌کردیم. باید می‌ساختیم جایی رو که بوی زندگی بده…
جایی که آدم‌ها بعد از سال‌ها عشق دادن، حالا بتونن عشق رو  دریافت کنن.

ما خواستیم پاتوقی باشیم برای حال خوب…
برای اینکه کسی تنها  نمونه 
برای اینکه خنده از لب‌هاشون دور نشه
برای اینکه کسی حس نکنه “دیگه وقت من گذشته”…

ما جمع شدیم تا بگیم هنوز وقتِ زندگیه، هنوز می‌شه دوست پیدا کرد، می‌شه یاد گرفت، می‌شه بازی کرد، می‌شه رقصید، حتی با موهای سپید.
ما خواستیم دلی گرم کنیم، دستی بگیریم، و تنهایی رو با لبخندِ جمعی از بین ببریم.

اینجا کسی تنها نیست…
اینجا دل‌هایی هستن که همدیگه رو می‌فهمن، دست‌هایی که به‌هم نزدیکن، و روزهایی که رنگ می‌گیرن از بودن در کنار هم.

چون باور داریم:
هر کسی که یه عمر عشق داده،
لیاقتش اینه که تو سال‌های بعد، عشق دریافت کنه.